شناخت اسماء و صفات الهیشناخت و دستیابی به اسماء و صفات الهی برخلاف شناخت ذات وی، ممکن است، گرچه خالی از دشواری نیست. [۱]
المظاهر الالهیه، ص۱۵- ۱۷.
۱ - تمایز انسان با دیگر موجوداتانسان به لحاظ نوعی، استعداد شناخت صفات الهی را دارد و به همین مرتبه از سایر موجودات ممتاز میشود، [۲]
اسماء و صفات حق، ص۳۴.
چنانکه براساس آیه «و عَلَّمَ ءادَمَ الاَسماء.. . » آدم ابوالبشر با شناخت اسمای الهی بر فرشتگان فائق آمده است، [۵]
المظاهر الالهیه، ص۳۵.
۲ - دو نظریه در مورد امکان شناخت اسما و صفات الهیبا این حال در این زمینه دو نظر عمده وجود دارد: ۲.۱ - نظر اولعدهای معتقدند شناخت اسما و صفات از توان بشر خارج و امری ناشدنی است و فقط از آن جهت که از طریق وحی به ما رسیده باید به وجود آنها ایمان آورد، چنانکه در قرآن آمده است: «ءامَنّا بِهِ کُلٌّ مِن عِندِرَبِّنا» ، «ءامَنّا بِمااَنزَلتَ واتَّبَعنَا الرَّسولَ فَاکتُبنا مَعَ الشّ- هِدین» و «تَعلَمُ ما فی نَفسی ولااَعلَمُ ما فی نَفسِک»، پس فقط باید درباره صفات و اسمای الهی فرمان برد؛ نه خداوند را با خویش مقایسه کرد و نه به تعطیل صفات معتقد گردید. ۲.۲ - نظر دومبرخی مانند غزالی برخلاف سخن پیشین، به نوعی به امکان شناخت صفات و اسمای الهی معتقد شدهاند. او درباره ادراک اسما و صفات خدا افراد را به دو دسته مقربان و اهل ظاهر تقسیم کرده و برای هر دسته سه مرحله از معرفت را بیان کرده است. درباره اهل ظاهر بر این باور است که آنان از ادراک معانی اسمای خداوند عاجز بوده، سه مرحله فهم آنها فقط به شنیدن لفظ و فهم لغوی و اعتقاد به تحقق معنای لغوی کلمه خلاصه میگردد، ازاینرو اینان را از نازلترین درجه معرفت برخوردار میداند و سه مرحله معرفت مقربان الهی به اسما وصفات عبارت است از: ۱. مرحلهای که مقربان با ادراک معانی اسمای حق مشتاق اتصاف به صفات او شده، لحظهای آرام ندارند. ۲. مرحلهای که سالک بر اثر انکشاف صفات جلال حق به چنان ادراکی از عظمت میرسد که تجلّی و اتصاف به آن صفات را در حدّ امکان میطلبد و در این مرحله تنها مانع اتصاف انسان به صفات حق، معرفت ناقص او یا اشتغال قلب وی به شوقی جز این اشتیاق است. ۳. مرحله دستیابی به اسما و صفات حق و آراستگی به اخلاق الهی که در نتیجه به مقام انسان ربانی و بنده حقانی واصل گشته و در ملأ اعلی با فرشتگان مقرب خداوند رفیق میشود، از اینرو غزالی باب معرفت را گشوده دانسته، گسترش شناخت حق را به پیمودن راه سلوک در باب اسما و صفات مربوط میداند و معتقد است که هیچگاه معرفت به درجه و حدّی محدود نگشته، به تفاوت اهل معرفت درجات نیز متفاوت خواهدبود. [۹]
المقصد الاسنی، ص۳۷.
[۱۰]
المقصد الاسنی، ص۴۱.
۳ - پانویس
۴ - منبعدائرةالمعارف قرآن کریم برگرفته از مقاله شناخت اسماء و صفات الهی. |